آموزش صلح با استفاده از ارتباط بدونخشونت برای مکالمات دشوار در کلاس درس کالج
مجله مطالعات صلح و تعارض
سارا کوپمن، دانشگاه ایالتی کنت،
لاین سلیگا، دانشگاه ایالتی کنت
داشتن همدلی و احترام به خود و دیگران هنگام درگیر شدن در گفتگوهای دشوار، بخش اساسی آموزش صلح است. گاندی تاکید کرد که درگیر کردن احساسها بیشتر از رویکردهای صرفاً فکری به آموزش، تحول آفرین است. ارتباط بدونخشونت (NVC) ابزاری برای تقویت همدلی و ایجاد ارتباط بین تفاوتها است. به این ترتیب، استفاده از NVC برای مکالمات دشوار درهر کلاس کالج راهی برای جریان سازی آموزش صلح در سراسر برنامه درسی است. هدف این تحقیق کیفی این بود تا از دانشجویان خواسته شود از NVC برای بحث در مورد اقدامات بحث برانگیز استفاده کنند. یکی از مهارتهای گفتوگوی مهمی که آموزش صلح میتواند داشته باشد این است که چگونه مکالمات دشواری، به روشهایی که باعث ایجاد همدلی و ارتباط بین تفاوتها شود داشته باشیم.
گاندی تاکید کرد که درگیر کردن احساسها در آموزش نقش کلیدی دارد و آموزش صلح باید الگوهای عادتی ترس و ناامنی را تغییر دهد. تغییر چنین شیوههای واکنش،به خودی خود میتواند دگرگونکننده باشد و صلح را در جامعه ایجاد کند. پژوهشگران این تحقیق اشاره میکنند: "ما دریافتیم که آموزش مهارتهای NVC به دانشجویان کالج، انجام این کار را ممکن میسازد، زیرا به ما کمک میکند تا مکالمات دشواری در مورد اعتراض بدونخشونت داشته باشیم، به نحوی که نیازهای احترام را برآورده کند. ما همچنین دریافتیم که این امر به تعمیق درک آنها از پویایی اقدام بدونخشونت که میتواند برای ایجاد صلح عادلانه استفاده شود، کمک کند."
در این تحقیق دانشجویان سه هفته آموزش پایه در NVC دریافت کردند. سؤال اولیه تحقیق این بود: آیا آموزش و استفاده از NVC به دانشجویان کمک میکند تا اعتراضات بحث برانگیز را به گفتگو بگذارند؟ به طور خاص، دانشجویان در مورد استفاده از این ابزار برای بحثهای دشوار چه احساسی دارند؟ آیا این ابزار به برآوردن نیاز آنها به احترام در طول آن بحثها کمک میکند؟ تأکید بر احساسها و نیازها در سؤالات تحقیق نشان دهندهی تأکید بر اینها در خود NVC است.
روش کار به این صورت توضیح داده شد: "از ابزارهای مختلفی برای آموزش NVC استفاده شد. چند فیلم کوتاه نشان داده شد. دو جزوه به دانشجویان داده شد. یکی احساسها را فهرست کرد و دیگری ادراکاتی (ارزیابی) را فهرست کرد که گاهی با نیازها اشتباه گرفته میشوند (مانند انتقاد، بی احترامی). دیگری حاوی فهرستی از نیازها بود. از دانشجویان خواسته شد که همیشه آنها را به کلاس بیاورند و گهگاه از آنها خواسته شد که از آنها برای تمرین استفاده کنند. پس از چندین تمرین با نمودارها، یکی از دانشجویان پرسید که آیا میتوانیم این کار را بدون نمودار انجام دهیم، زیرا «داشتن لیست احساسها و نیازها در مقابلمان سرعت را کند میکند و جریان گفتگو را قطع میکند». در پاسخ، ما به تمرینی رفتیم که در آن دو دانشآموز بدون استفاده از نمودارها تمرین میکردند، اما دانشآموز سوم آنها را تماشا و هدایت میکرد، نمودارها را در دست میگرفت و احساسها و نیازهای احتمالی را زمانی که به نظر میرسید گیر کرده بودند، پیشنهاد میکرد. آنها سپس توضیحاتی ارائه کردند و نقش ها را تغییر دادند. این به خوبی کار کرد."
فرآیند دیگری که موثر بود، نمایش فیلمی از یکی از اتفاقات آمریکا بود که اعتراضاتی را در خیابانها ایجاد کرده بود. پس از تماشای ویدئویی از اعتراضات از دانشجویان خواسته شد که مکث کنند و به نمودارها نگاه کنند، احساسها و نیازهای خود را بنویسند و سپس آنها را کنار بگذارند تا واقعاً گوش کنند و روی تمرین خود تمرکز کنند.
کارتهای بزرگ با احساسها و نیازهای مختلف برای هر کدام نیز برای تمرین NVC به سبک بازی استفاده شد. به هر دانشجویی یک کارت احساس و یک کارت نیاز داده شد. یکی از دانشجویان مقابل کلاس ایستاد و داستانی را درباره درگیریهایی که با هم اتاقیاش یا یکی از والدینش مواجه شده بود تعریف کرد. اگر همکلاسیها فکر میکردند که قصهگو احساس روی کارت مقابلشان را تجربه کرده است، آن را مطرح میکردند و اگر داستانگو آن را درست تشحیص میداد، یک قدم به جلو برمیداشتند. پس از آن برای نیازها همین کار انجام شد، تا اینکه گوینده در وسط کلاس بود. دانشآموزان از این کار لذت میبردند.
از آنجا که NVC در این کلاس به عنوان راهی برای ایجاد احترام در بحث اعتراضات معرفی شده بود، به دانشجویان موضوعاتی مانند قانونی کردن ماری جوانا و کنترل اسلحه ارائه شد و اگر دانشآموزانی که با هم جفت شدند در مورد هر دو توافق داشتند، از آنها خواسته میشد که به گونهای بازی کنند که گویی موقعیتهای متفاوتی دارند.
در نظرسنجی دوم که بلافاصله پس از سه هفته آموزش در مورد NVC انجام شد، 85٪ گفتند که NVC برای تغییر درگیریهای شخصی کاملاً یا متوسط مفید به نظر می رسد (نمونههای ارائه شده اختلاف نظر با یک هم اتاقی بود؛ در مورد ظروف یا والدین در مورد استفاده از ماشین)، با این حال، وقتی از آنها پرسیده شد: NVC چقدر برای تغییر درگیریهای سیاسی مفید به نظر میرسد، مانند اینکه آیا و چه نوع اعتراضی باید قانونی باشد؟ (بر اساس جلسات تمرین در کلاس) سیزده درصد فکر می کردند که اینطور نخواهد بود و 46 درصد تصمیم نگرفته بودند.
از آنجایی که این یک کلاس در مورد خشونت پرهیزی بود، هفتهها در مورد تاکتیکها و استراتژیهای بدونخشونت و ارتباط آن با NVC صحبت شد. از دانشجویان خواسته شد تا به این فکر کنند که چه احساسهایی ممکن است از یک تاکتیک اعتراضی خاص الهام گرفته شود، و چه نیازهایی در رابطه با موضوع مورد اعتراض برآورده شده یا برآورده نشده است، و آیا اقدامات مستقیم در مورد بیان آن واضح است. مواد آموزشی در مورد خشونتپرهیزی به ندرت از کنشگران میخواهد که به چه احساسهایی علاقه دارند فکر کنند. مجدداً، NVC در این کلاس معرفی شد تا بتواند بحثهای محترمانهتر را در مورد موضوعات دشوار تقویت کند و در نتیجه مهارتهای ارتباطی را تقویت کند که میتواند متحول کننده و موجب صلح باشد. اما یکی از یافتههای شگفتانگیز در این راه این بود که ابزار مفیدی برای عمیقتر کردن تحلیل کنشهای بدونخشونت بود. در این تحقیق مشخص شد که حتی زمانی که آموزش NVC ارائه شده کامل نبوده و به خوبی تمرین نشده است بازهم به برآوردن نیازهای دانشآموزان برای احترام کمک کرد.
قابل توجه ترین نتیجه نظرسنجی پاسخ به این سوال بود که :
آیا نیازهای آنها برای احترام از طرف همسالانشان در کلاس برآورده شده است یا خیر.
یک درصد دانشجویان تا حدودی موافق بود، در حالی که بقیه کاملاً موافق بودند (95٪).
سوال بعدی این بود که آیا یادگیری NVC به برآوردن این نیاز کمک کرد
80% به شدت یا تا حدودی موافق بودند.
20% نه موافق و نه مخالف و هیچکدام مخالفت نکردند
وقتی از آنها پرسیده شد: «آیا فکر میکنید که آوردن احساسها و نیازها در تصویر باعث بهبود پویایی هنگام صحبت در کلاس در مورد اعتراضات در مورد موضوعات بسیار پرمشکل مانند کنترل اسلحه میشود؟»
60% بله یا احتمالاً بله گفتند.
35% مطمئن نبودند.
و یک نفر (5%) گفت احتمالا نه.
آنچه دریافته شد این بود که تسلط بر تکنیک قبل از استفاده لازم نیست. حتی این اولین تلاش برای ادغام آن در این کلاس به شدت نیازهای احترام را در بحثهای دشوار برآورده کرد.
این یک مطالعه اکتشافی محدود و عمدتاً کیفی از یک کلاس در طول یک ترم بود، بدون فرصتی برای پیگیری بعدی با این گروه از دانشجویان و یا مقایسه با گروه متفاوتی از دانشجویانی که در همان کلاس شرکت میکنند. این یک کلاس نسبتاً کوچک با 26 دانشجویان بود که شرکت اکثر دانشجویان را در تمام بحثهای کلاس آسانتر می کرد. با این وجود، نتایج به اندازه کافی دلگرم کننده بود تا دربارهی آنچه برای آموزش صلح مفید است به اشتراک گذاشته شود، و دیگران را ترغیب کند که این تکنیک را در کلاس دانشگاه خود امتحان کنند.
نتیجه گیری
آموزش عالی مملو از فاصلهگذاری عاطفی و قضاوت است که سایر اشکال خشونت را ممکن میسازد. NVC ابزارهایی را برای کاهش خشونت در تمام کلاسهای دانشگاه به این معنا ارائه میکند، اما همچنین برای تبدیل هر کلاس کالج به فضایی برای آموزش مهارتهای صلح و ایجاد صلح، توانایی صحبت عمیقتر در مورد احساسات، بدون قضاوت، و شناخت نیازهای جهانی خود و دیگران، راهی برای ارتباط بین تفاوتها، گامی اساسی برای صلح در هر زمینهای، به ما ارائه میدهد. اگر آموزش عالی به منظور خدمت به جامعه در کل است، این یک راه قدرتمند برای انجام این کار است.
NVC میتواند برای مکالمات دشوار در هر کلاس کالج مفید باشد، اما این تحقیق نشان داد که آن را به ویژه برای تعمیق درک دانشجویان از اقدامات بدونخشونت مفید مییابد. داشتن واژگان از NVC تحلیل را در بحثها آسانتر کرد. به این ترتیب NVC نه تنها مهارتهای کلیدی بین فردی را برای تقویت صلح تقویت کرد، بلکه توانایی دانشآموزان را برای مشارکت در اقدامات بدونخشونت مؤثرتر در آینده تقویت نمود و در نتیجه تغییرات ساختاری را که برای صلح عادلانهتر در دنیای امروز ما لازم است ایجاد میکند.
https://nsuworks.nova.edu/pcs/vol27/iss3/2/